تقویمGoogle the Siteموضوعاتارسال های جدیدمحمد حسين بهجت
تبريزي (شهريار) شاعر محبوب تاجيکستان !!! محمد حسين بهجت تبريزي (شهريار) شاعر محبوب تاجيکستان !!! يك مقام اتحاديه اروپا از حکومت ايران بخاطر نقض حقوق بشر انتقاد کرد میللی سرداریمیز، ستارخانین ۹۲-اينجی شهادت ایلدؤنومو تؤرهنینین قطعنامهسی ای مگس! عرصهی سیمرغ نه جولانگه توست؛ عرض خود میبری و زحمت ما میداری! کمک مالی 120 میلیون دلاری جمهوری اسلامی در سال جاری به حماس احداث سد سيوند بدون هيچ مصوبهاي همچنان ادامه دارد در حاشیه ی تجمع بسیجیان غیر ترک دانشگاه تبریز مقابل کنسولگری آذربایجان شمالی در تبریز حجت الاسلام عظيمي قديم اؤزگور بوراخيلدي فاشيسلرتين آلداتيلماسي ٫ داها گنيش ياپيلان ستارخان آنيلماسي نوشته های پیشینمحمد حسين بهجت
تبريزي (شهريار) شاعر محبوب تاجيکستان !!! محمد حسين بهجت تبريزي (شهريار) شاعر محبوب تاجيکستان !!! يك مقام اتحاديه اروپا از حکومت ايران بخاطر نقض حقوق بشر انتقاد کرد میللی سرداریمیز، ستارخانین ۹۲-اينجی شهادت ایلدؤنومو تؤرهنینین قطعنامهسی ای مگس! عرصهی سیمرغ نه جولانگه توست؛ عرض خود میبری و زحمت ما میداری! کمک مالی 120 میلیون دلاری جمهوری اسلامی در سال جاری به حماس احداث سد سيوند بدون هيچ مصوبهاي همچنان ادامه دارد در حاشیه ی تجمع بسیجیان غیر ترک دانشگاه تبریز مقابل کنسولگری آذربایجان شمالی در ؠ[...] حجت الاسلام عظيمي قديم اؤزگور بوراخيلدي فاشيسلرتين آلداتيلماسي ٫ داها گنيش ياپيلان ستارخان آنيلماسي حجت الاسلام عظيمي قديم توتوقلاندي مزار اؤستونه توپلانمالار باشلانيب بوش در حمله نظامی تردید نمیکند لرستان علیه توهین های زنجیره ای شئونیسم فارس بپا خواسته است پان فارسلارين گوگل ماجراسي بيزيم قازانجيمزا باعث اولدو بانك هاى سوييس رابطه دلارى خود را با ايران قطع كردند احتمال حذف فیلم جنجالی "تبریز" از گوگل آذربایجان جنوبی وانتخابات آذرماه ۱۳۸۵ بازهم خواستند به نحوی به ریش امثال ماپارسی زبان بخندند اومود آسلان دستگیر شد supersized.org |
دوشنبه، 6 شهریور 1385صمد بهرنگی موجی در آراز (2)این نوشته ، تنها
یک یادنامه است و قصدم در اینجا بررسی آثار این نویسندهء برجستهء میهنمان ،
ایران ، نیست ، که بررسی آثار و نوشته های او را به فرصتی مناسب تر موکول می
کنم. شرائطی که دیگر هموطنان خوش فکرم ، قادر باشند در فضائی آزاد، مرا در
این نقد واجب و مهم همراه باشند.
صمد بهرنگی ، همانند هر نویسندهء دیگری ، محصول شرائط اجتماعی بخصوصی ست که قادر است چنین مرواریدی را در صدف خویش بپروراند. صمد در آغوش خانواده ای زحمتکش ، و در اعماق اجتماع بالیده است. دوستانی دارد از جنس شور و خرد و اخلاق و ایمان به انسان ، کسانی همچون غلامحسین ساعدی ، علیرضا نابدل ، بهروز دهقانی و ... ، او یک معلم است. محل تدریس او ، محروم ترین نقاط کشور است. به آثار نویسندگان و اندیشمندان بزرگ عصر خود دسترسی دارد. او خواننده ای عمیق است که کتاب را نمی خواند ، که هضم می کند ! او رسالت خویش را به عنوان یک انسان ، د رتفسیر جهان نمی داند ، او بدنبال تغییر زندگی ست. می خواهد بداند، و در این راه ، هیچ محدودیتی را به رسمیت نمی شناسد . و اما دانستن صرف را بی فایده می داند ، دانستن را برای روشنگری می خواهد و روشنگری را د رخدمت دگرگونی محیط قرار می دهد . اهل لاف و گزاف نیست. قیافه نمی گیرد. گیس بلند نمی کند ! ریش انبوه و یا بُزی نمی گذارد ، عینکش را در نوک بینی قرار نمی دهد و با این ریخت و قیافه در کافه ها و پاتوقهای روشنفکران خرده بورژوای عقده ای نمی نشیند و بحثهای صد تا ، یک غاز نمی کند. اهل مصاحبه و چاپ عکسهای 30*20 در مجلات و روزنامه ها و رنگین نامه های پوشالی خر رنگ کن نیست ! دلیلش هم ساده است؛ او بدنبال منافع شخصی نیست ، مساله اش شهرت و پول نیست . دردش ، احترام و آداب چندش آور بورژوائی نیست . صمد انسانی هدفمند است. او قرار است ... ، یعنی قراری با خودش گذاشته است ، می خواهد جامعهء خویش را از نکبت برهاند ، پس ! بدنبال راه و ابزار لازم در اینجهت است . می اندیشد و می اندیشد و می اندیشد. اما در اندیشه وا نمی ماند! افکار را بکار می گیرد. در آزمون ، خطاها را تصحیح می کند. وقتی به قطعیت می رسد، با خلوص و صفا و صداقت تمام و بدون تکلف ، آنچه را یافته است ، به ساده ترین شکل ، در اختیار مستعدترین افراد قرار می دهد. او عمیقا درک کرده است که شخصیت های دایناسوری شکل گرفته در یک جامعهء طاعون زده را نمی شود دگرگون کرد ، پس یکسره امیدش را از آنها بریده است. مخاطبین او ، نهالهائی هستند که قرار است فردا ، درختان تنومند و پرباری باشند ، در نتیجه، امروز ، به هرس و آبیاری و آفت کش نیاز دارند. او می داند که در اولین فرصت ، بورژوازی ، از در و دیوار ، فرهنگ ضایع خود را بر سر کودکان ، آوار می کند ، پس باید جنبید ! از همینجا باید شروع کرد. در نتیجه، دست به قلم می برد. قصه و افسانه و داستان می نویسد. به کالبد شکافی انسان ، اجتماع ، طبقات مختلف ، نیازها و انگیزه ها و روابط می پردازد. شخصیتها را از غشاء کاذب خود بیرون می کشد و عریان در برابر چشم جستجو گر می گذارد. او اعتقاد به پند و نصیحت ریاکارانه، به سبک و سیاق جماعت روحانی، ندارد. نیازی هم به اینکار ندارد، چرا که با خود می اندیشد ؛ چه افشاگری و روشنگری ای بهتر از خود واقعیت؟ اما به بیان واقعیت بسنده نمی کند و نباید بکند ! او می داند که درک واقعیت، نیمی از حل مشکل است. نیمی دیگر ، نسخه های عملی برای دگرگون کردن واقعیت است. تنها از جمع این دو است که دستیابی به حقیقت ممکن است. پس دست بکار می شود. قهرمانانش را در سیر حوادث تنها نمی گذارد. راه را به آنها نشان می دهد ، دشمنان را شناسائی می کند و ابزار لازم برای نابودی آنها را در اختیارشان می گذارد. صمد می داند که جامعه ای که قرار است فرزندانش آن را تغییر دهند ، سراسر، آلوده به خرافات و سم مهلک دین و خرافات مذهبی است ، پس هر جا که فرصتی پیدا می کند ، نظر کودک مخاطب خود را به دستاوردهای علوم جدید ، جلب می کند . او می خواهد کودکان بفهمند که با ابزار کهنه و فرسوده و کاذب نمی توان به جنگ نادرستی ها رفت ، باید مسلح به سلاح آگاهی زمینی شد ، چون آنچه قرار است تغییر کند در آسمان و ذهن ما نیست، بلکه در روی زمین و در اطراف ماست!... و اما صمد بهرنگی ، تنها یک معلم ، نویسنده کودکان ، محقق درادبیات عامه ، یک انسان دوست عدالت طلبِ آزادیخواه نیست ، که علاوه بر همهء اینها ، یک ادیب برجسته است ! او توانسته است در زبانی به غیر از زبان مادری خویش ، آثاری خلق کند که هنوز که هنوز است ، مانند آنها در ادبیات کودکان ما وجود ندارد. او نویسنده ای صاحب سبک و زبان مخصوص به خود است. عمیقا قالبهای داستانی را می شناسد. در تطبیق قالب و موضوع و مضمون و زبان ، آگاهانه ، کارکرده و به راستی موفق است . اگر توجه کنیم که او تنها بیست و نه سال زیسته است ، آنگاه درک خواهیم کرد که چرا این شخصیت ، حماسی و شگفت انگیز جلوه می کند. او اسطوره و نمونه ای برای درست زیستن ، انسان بودن ، تلاش کردن ، آموختن و مبارزه در راه اهداف بزرگ انسانی ست. صمد بهرنگی ، نمونهء عینی یک انسان والاست! نظر ها
نمایش نظرات به صورت (خطی | بند کشی شده) ارسال نظر
|